سال های میلادی 1973

مربی خوش شانس خود به آفریقا سفر می کند، جایی که او بزرگترین ورزشکار جهان را می بیند - یک تارزان سفید. مربی او را برای رقابت به ایالات متحده می آورد.

جلال (گرشا رئوفی)، راننده کامیون، و شاگردش حسین (غلام حسین بهمنیار) در جاده با حوری (لی لی) آشنا می شوند. حوری ده سال پیش در همسایگی جلال خانه داشته و پس از ازدواج با احمد (غلام رضا سرکوب) از جلال دور مانده است. جلال که با همسرش اقدس‌ (سهیلا) , برادرش رضا (منوچهر والی زاده)، همسر او شمسی (‌آرزو غفاری) و مادرشان (ایران قادری) زندگی می کند. از حوری دوری می جوید؛ اما حوری با سماجت او را وسوسه می کند. و…

مهدی (رضا بیک ایمانوردی) در بازی قماری که دوستش حسین (یدالله شیراندامی) راه انداخته شرکت می‌کند. حسین به کمک فخری (توتیا) قاپ‌های مهدی را عوض می‌کند و پول کلانی از مهدی می‌برد. مهدی ماجرا را درمی یابد و به خانهٔ فخری می‌رود. فخری که توسط حسین مجروح شده می‌میرد و پلیس مهدی را به جرم قتل فخری بازداشت می‌کند. حسین که قصد دست درازی به بتول، زن مهدی، را دارد باعث مرگ بتول می‌شود. محمود (فرشید فروزان)، پسر مهدی، تنها می‌ماند و ناچار راه پدر را ادامه می‌دهد. پس از چند سال محمود و حسین، بدون آنکه همدیگر را بشناسند، با هم آشنا می‌شوند. آسیه (هاله) دختر حسین، و محمود به هم علاقمند می‌شوند. حسین محمود را از روی خال بازویش می‌شناسد و مهدی پس از بیست سال از زندان آزاد می‌شوند و با ظاهری مبدل به سراغ حسین می‌رود و در بازی قمار تمام اموال حسین را می‌برد و سپس خود را معرفی می‌کند. سرانجام اکبر، دوست محمود، توسط حسین به قتل می‌رسد و حسین نیز به ضرب گلولة پلیس از پا در می‌آید.

ژوزف با پدر در حال مرگش در یک آسایشگاه روانی دورافتاده ملاقات می کند، جایی که به نظر می رسد زمان وجود ندارد و مرز بین رویاها و خاطرات غیر قابل تشخیص می شود.

جانکی بیوه و با یک پسر کوچک، راجا، به عنوان خدمتکار با مردی ثروتمند کار می کند. وقتی راجا مریض می شود، پولی برای تهیه دارو ندارد، بنابراین می پذیرد در ازای پول، یک شب را با کارفرمایش بگذراند. راجا بهبود می یابد، اما در همان روز جانکی خود را می کشد. رجا که تنها می ماند، دست به دزدی های کوچک می زند و وقتی بزرگ شد، یک جنایتکار حرفه ای است که از مردم دزد می کند...

به هشت هنرمند سینما از کشورهای مختلف کارت سفید داده می‌شود تا مجموعه‌ای از مستندهای کوتاه در بازی‌های المپیک تابستانی مونیخ ۱۹۷۲ بسازند که دیدگاه‌های غیرمنتظره، بدیع و اغلب طنزآمیز را ارائه می‌دهد.

مردی که به نیروی پلیس هنگ کنگ می‌پیوندد تا یک قاتل را ردیابی کند و سپس با تمایل خود برای انتقام و احترام تازه‌اش به قانون مبارزه می‌کند.

این آزمایش منحصربه‌فرد، کو فنگ، یکی از بهترین بازیگران شو، را به عنوان یک هوانگ فی هونگ فوق واقع‌گرا - بزرگ‌ترین شخصیت تاریخ سینمای هنرهای رزمی، انتخاب می‌کند. نتیجه هم اکشن و هم جذاب است.

در سال 1836، یک مامور جمهوری تگزاس که اکنون مستقل است، که نمی‌شنود یا صحبت می‌کند، و همراه شنوایش، به جیب شورشی که مخالف ادغام تگزاس با ایالات متحده هستند، نفوذ می‌کنند. آیا آنها می توانند جمهوری را نجات دهند؟

میلیون ها الماس از یک گاوصندوق در نیویورک به سرقت می رود و بعداً سارق کشته می شود. Shamus برای یافتن الماس یا قاتل 10000 دلار از طرف مالک پرداخت می شود.