فیلم های ایرانی

"حاجی جبار" مرد پولداری است که به دلیل خست فراوان مورد سرزنش خانواده است.حاجی برای به دست آوردن پول بیشتر قصد دارد دخترش "پروین" را به پیرمردی پولدار شوهر دهد و هیچ توجهی به علاقه ی بین پروین و پسرعمویش ندارد.چنان که اهمیتی برای پسرش"حمید" که براثر بی توجهی در سراشیبی سقوط قرار گرفته قایل نیست.در همین احوال حاجی سلامتیش را از دست می‌دهد و یک شب در خواب خود را در جهنم می بیند ...

جوان متمولی به‌شدت جدی و مقرراتی است. رانندهٔ او با دختر آشنا می‌شود که از اصفهان به تهران آمده‌‌اند و در جستجوی کار هستند. راننده برای آنها در کاباره‌ای کار پیدا می‌کند. جوان متمول دخترها را می‌بیند و به یکی از آنها علاقمند می‌شود. دختر متدرجاً بر روحیه و رفتار جوان متمول تأثیر گذارده و در پایان نیز با او ازدواج می‌کند.

یک زن آمریکایی که توسط شوهر وحشی خود در ایران اسلامی گرفتار شده است باید با دخترش نیز راهی برای فرار پیدا کند.

جواد جوان آس و پاسی است که به دختری بنام بتول علاقمند است و مادرش بیمار است جواد برای هزینه بیماری مادر بتول قصد دزدی از خانه زنی بنام زیبا را دارد. در آنجا متوجه رابطه این و آقایی بنام خلایق می‌شود که رئیس انجمن محل است، جواد تصمیم می‌گیرد به‌جای دزدی از خلایق اخاذی کند. روز بعد جواد به خانه خلایق می‌رود و در خواستش را مطرح می‌کند. خلایق که از همسرش حساب زیادی می‌برد مجبور به دادن باج می‌شود. عاقبت جواد رئیس انجمن می‌شود و نامزد خود بتول را از یاد می‌برد.[۱]

چند زن و مرد که به قصد پیکنیک به صحرا رفته‌اند، با دو «غول» روبرو می‌گردند...

یک شکارچی هوسران به نام سنجر باعث مرگ یک زن روستایی می‌شود…

مرد متمول به منظور اصلاح پسر لاقید و تنبلش ناگهان شایع می‌کند که در گذشته همهٔ ثروتش را به سازمان‌های خیریه بخشیده است پسر ناچار به کاری مشغول می‌شود...

زنی حسود، تنها پسر مردی را از او دور می‌کند. کولی‌ها پسر را پیدا می‌کنند و او را نزد خود بزرگ می‌کنند. وقتی پسر بزرگ می‌شود، ندانسته عاشق دختر عمویش می‌شود اما پدرش با این ازدواج مخالف است. سرانجام پدر با ازدواج آن‌ها موافقت می‌کند و زن پدر حسود به عقوبت اعمال خود می‌رسد.

پسری از همکاری با پدر تبهکارش خودداری می کند. پدر و همدستانش به خشونت متوسل می شوند، اتومبیل او را می ربایند ...

سه دوست دختری را که فریب خورده و از روی ناامیدی قصد خودکشی دارد.نجات می‌دهند و سپس مردی که دختر را فریب داده می‌ربایند ...