آنا کالمن یک بازیگر اهل لندن است. او نتوانسته عشق را در زندگی خود پیدا کند. دلیل اینکه او از تعطیلات به مایورکا زود به خانه آمد در این مضمون قرار می گیرد ، زیرا مردی که در آنجا ملاقات کرد و در ابتدا مورد توجه وی قرار گرفت در نهایت همان چیزی نبود که فکر می کرد او به عنوان یک مرد است. به محض ورود به خانه ، وی با فیوپ آدامز ، یک سرمایه دار که از آشنایان شریک زندگی برادر همسرش ، دیپلمات آلفرد مونسون است ، ملاقات می کند. فیلیپ در ابتدا اظهار داشت که هیچ خانم آدامز در زندگی او وجود ندارد. اما وقتی آنا بعداً از او خواست بیرون ، او این جمله را توضیح می دهد که هیچ خانم آدامز در لندن وجود ندارد ، زیرا او در خانه خود در سانفرانسیسکو است. صرف نظر از این ، آنا تصمیم می گیرد هنوز از او درمورد تاریخی که قصد داشت باله را بپرسد ، بپرسد. او می پذیرد و به او می فهماند که بین هر دو نفر هر اتفاقی بیفتد که هرگز قادر به ترک همسرش نخواهد بود. هرچه زمان می گذرد ، این دو عاشق یکدیگر می شوند ، خوشبختی آنها تنها تا زمانی که فیلیپ با ناتو قرارداد مستقر در پاریس داشته باشد ، پایدار خواهد ماند. بنابراین وقتی فیلیپ اعلام کرد ...
Anna Kalman is a London based actress. She has been unable to find love in her life. The reason why she came home early from a vacation to Majorca fits into that theme, as the man she met there and was initially attracted to ended up not being who she thought he was as a man. Upon her arrival home, she meets the suave Philip Adams, a financier who is a work acquaintance of her brother-in-law, diplomat Alfred Munson. Philip initially states that there is no Mrs. Adams in his life. But when Anna later asks him out, he clarifies that statement in that there is no Mrs. Adams in London, as she is at home in San Francisco. Regardless, Anna decides still to ask him on the date she had intended to the ballet. He accepts, letting her know that whatever happens between the two of them that he will never be able to leave his wife. As time goes on, the two fall in love, their happiness which can only be sustained as long as Philip has his Paris-based contract with NATO. So when Philip announces ...