صفدار تنها از 10 سال تبعید خود به کشور بازمیگردد تا دریابد که زادگاهش توسط یک متکدی به نام هاشم اداره می شود. اگرچه صفدر تلاش می کند تا او را نادیده بگیرد ، تلاش هاشم برای شروع یک مبارزه ادامه دارد.
Safdar comes back from his 10 years exile only to find his hometown being managed by a scoundrel named Hashem. Although Safdar tries to ignore him, Hashem's attempt to put up a fight continues.