ژانرها عاشقانه

یک سوپرانوی زن که در حال مبارزه است، با نقش یک شیاد زن مرد کار پیدا می کند، اما این کار زندگی شخصی او را پیچیده می کند.

دختری رمانتیک در جستجوی عشقی خاص به هنگ کنگ سفر می کند اما در عوض با یک مبارز حرفه ای خوش قلب ملاقات می کند که در عوض شروع به درگیری برای او می کند.

سیلوانا مانگانو (بازیگر بسیار دوست داشتنی و سکسی) نقش یک زن جوان و فقیر ونیزی به نام جیووانا ماستی را بازی می کند. او با زندگی سختی به عنوان فروشنده دست و پنجه نرم می کند که یک روز کنت جوان انریکو او را در شیشه فروشی محل کارش می بیند.

مردی که بر اثر سوءتفاهم زنش را سه‌طلاقه می‌کند به دنبال محللی می‌گردد که با زنش ازدواج کند موضوع و محوریت اصلی فیلم نگاهی طنز به احکام رجوع رساله دربارهٔ برگشت شوهر به همسر طلاق‌داده خودش است که پس از طلاق سوم زن به همسر پیشین خود حرام شده و باید با مردی دیگر (محلل یا حلال‌کننده) عقد ازدواج دائم کرده، نزدیکی کرده و بنابر احتیاط واجب فرد محلل انزال شود

بهرام از دست مصطفی، غلام و شکوه از اصفهان به آبادان می‌گریزد و در معاشرت با ناخدا احمد به دختر او، طلا، علاقه‌مند می‌شود…

داستان اول ماجراهای یک جواهر فروش مسن را با همسر ناراضی اش، همسایه خوش تیپ و بوردلوی محله نشان می دهد. دومی یک داستان مدرن تر از رابطه جنسی، دروغ و نوار ویدئویی است.

دو روح به یک شهر کوچک می رسند، یکی در تعطیلات، دیگری برای ملاقات با یک عاشق. آنها جادویی ترین روزهای زندگی خود را در آن شهر با هم می گذرانند.

ژاله (شورانگیز طباطبائی) و برادرش اسماعیل (سیدعلی میری) در خانه‌ای مستأجرند...

پس از اخراج از ارتش، Antoine Doinel یک کمدی اسکروبال را متمرکز می کند که در آن برای مشاغل مختلف درخواست می دهد و سعی می کند روابط خود را با زنان معنا کند.

مادری از رفتار هول آور غلام می میرد، و رضا، که قاچاقچی است، با دختر او شهلا ازدواج می کند. رضا به شهر دیگر می رود؛ اما به جهت بزه کاری به حبس می افتد. شهلا، که دختری به نام زهره به دنیا آورده ، از مزاحمت های غلام در امان نیست ، و ناچار محل سکونت خود را ترک می کند. رضا، پس از چهارسال ، از زندان آزاد می شودو زن و فرزندش را نمی یابد. شهلا سر راه تاجری به نام شیرازی قرار می گیردکه پس از مدتی از او خواستگاری می کند، رضا عکس همسرش را تکثیر می کند و به کمک دوستش ماشاالله در اختیار رانندگان تاکسی قرار می دهد. غلام و رضا، هم زمان، شهلا را می یابند. اما وقتی همسر و فرزندش را در کنار محمد شیرازی سلامت و خشنود می یابد آن ها را ترک می کند. رضا با غلام، که مزاحم زندگی همسرش است ، در می افتد و او را به